گنجور

کلیم » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۵

 

افسوس که جمعیت از احوالم رفت

شیرازه اوراق مه و سالم رفت

من بلبل بینوایم از بی برگی

هم گلشن رفت و هم پر و بالم رفت

کلیم