گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲

 

عنایتیست خدا را به حال ما امروز

که شد خجسته از آن چهره فال ما امروز

شبی چو سال ببینم و گرنه نتوان گفت

حکایت شب هجر چو سال ما امروز

فراقنامه که دی دل به خون دیده نوشت

[...]

اوحدی