گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۵

 

با خود گفتم که من عیال تو شدم

او گفت که من ضامن مال تو شدم

ای آن که ثناگوی کمال تو شدم

بیشم نکنند چون نهال تو شدم

مسعود سعد سلمان
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۵

 

من غره به گفتار محال تو شدم

زان روی سزای گوشمال تو شدم

وین طرفه که آزمود صد بار ترا

هم باز به عشوه در جوال تو شدم

انوری