×
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۳۶
کسی که بوی تواش در دماغ می افتد
ز زندگانی خویشش فراغ می افتد
شدم ز زلف تو دیوانه، آه مسکینی
که این خیال کجش در دماغ می افتد
به قطره سوز دل من همی کشد زین چشم
[...]
۷ بیت