گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۸

 

چو زاهد در دماغم شوری از وسواس پیچیده‌ست

جنون در کاسهٔ سر چون صدا در طاس پیچیده‌ست

ز پیچ و تاب انگشتم به شاخ آهوان ماند

ز بس عشق تو دستم ای خدانشناس پیچیده‌ست

فلک را نیست جز آزار از پهلوی من حاصل

[...]

سلیم تهرانی