گنجور

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۶

 

گر خواسته ای تو ازپی خواسته ایم

رویار دگر خواه که ماخواسته ایم

تو پنداری دل به تو آراسته ایم

ما ای بت از آن سرای بر خاسته ایم

فرخی سیستانی
 

عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۳۵

 

گه چون مه از آرزوی حق کاسته‌ایم

گه کلبهٔ‌ دل به باطل آراسته‌ایم

از باطل و حق سیر نمی‌گردد دل

صد ره زین خوان گرسنه برخاسته‌ایم

عطار
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۴۳ - زبان گشادن شاهزاده روزهشتم

 

برخیز و بیا که حجره آراسته ایم

امروز بران نشست برخاسته ایم

ظهیری سمرقندی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۶۰

 

ما گنج غمیم و غم ز حق خواسته ایم

ظاهر همه عیب و باطن آراسته ایم

یاران غمیم و تا چو شبنم نگری

بر خاک نشسته ایم و برخاسته ایم

اهلی شیرازی