گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۸

 

آهو بودی پلنگ ب دساز مگرد

گرگ آشتیی بکن سر افراز مگرد

دانی که دلم ز عشق تو نیمه نماند

چون آمده‌ای ز نیمه ره باز مگرد

خاقانی
 

عطار » مختارنامه » باب سی و چهارم: در صفتِ آمدن معشوق » شمارهٔ ۱۰

 

دوش آمد و گفت: گِردِ اِعزاز مگرد

خواری طلب و دگر سرافراز مگرد

میدان که تو سایهٔ منی خوش میباش

هرجا که روم از پی من باز مگرد

عطار