گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۱۲

 

هر شب به دل تصور نازش فرو برم

با خون دل فسانه رازش فرو برم

نازش که نیست بر لب شیرین، بر آن شوم

کاندر میان آن گه نازش فرو برم

چون تیر بر کمان نهد او، خواهم از هوس

[...]

امیرخسرو دهلوی