گنجور

عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۳۸

 

شمع آمد و گفت: آتش و گازست عظیم

زین سرزنش و ازان گدازست عظیم

وین سوختنم که هر شبی خواهد بود

گر بیش شبی نیست درازست عظیم

عطار