گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۶

 

هرکجا مست حیا آن بت طناز رود

جلوه طاوس شود در قدم ناز رود

در تپیدن غرض از مرغ دل آزادی نیست

می کند سعی از خاطر پرواز رود

نرسد تا به سر رشته گره وا نشود

[...]

اسیر شهرستانی