گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۳

 

باشد آن روز که گویم به تو راز دل خویش؟

یا کنم بر تو بیان شرح نیاز دل خویش؟

دوستی کو و مجالی؟ که برو عرضه کنم

قصهٔ درد و غم دور و دراز دل خویش

چشم بربستم و از دیده و دل دور نه‌ای

[...]

اوحدی