گنجور

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۵

 

خصم چون گردید عاجز بردباری پیشه کرد

مار چون بی دست و پا شد، خاکساری پیشه کرد

همچو شمع و شعله می میرد زیکدم هجر او

در جهان با دشمن خود هر که یاری پیشه کرد

بر رخش در خواب غفلت زدخوی خجلت گلاب

[...]

جویای تبریزی