گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۷

 

هر زمان بر جان من باری نهی

وین دل غم‌خواره را خاری نهی

بس کم آزار می‌نپندارم که تو

مهر بر چون من کم‌آزاری نهی

هر کجا برداری انگشت جفا

[...]

خاقانی
 

مجد همگر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳

 

چند بنیاد جگرخواری نهی

چند داغم بر دل از خواری نهی

بار هجران بر دلم خود بود و غم

بر سرش تا کی به سرباری نهی

خط زنگار تو عمرم برد و تو

[...]

مجد همگر