گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۵۳

 

ای رهزن عشاق، چه عیار کسی تو

وی ماه شب افروز، چه طرار کسی تو

خون است می نوشگوارت ز دل خلق

ای ظالم بی مهر، چه خونخوار کسی تو

هر چند که گویند مکن جور، کنی بیش

[...]

امیرخسرو دهلوی