گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸۷

 

محو دیدارم و دیدار نمی دانم چیست

بی دل و دینم و دلدار نمی دانم چیست

شبنمی نیست درین باغ به محرومی من

که قماش گل رخسار نمی دانم چیست

دهنی تلخ نکردم ز شکایت هرگز

[...]

صائب تبریزی