گنجور

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۴

 

رحم بر زاری من یار ندارد چه کنم

یار پروای من زار ندارد چه کنم

دلم از طعنه اغیار بجان آمد و یار

خبر از طعنه اغیار ندارد چه کنم

دیده عمریست که خونبار شدست از غم او

[...]

فضولی