گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹

 

چو اندرآید یارم چه خوش بود به خدا

چو گیرد او به کنارم چه خوش بود به خدا

چو شیر پنجه نهد بر شکسته آهوی خویش

که ای عزیز شکارم چه خوش بود به خدا

گریزپای رهش را کشان کشان ببرند

[...]

مولانا
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸

 

زخود سری بدرآرم چه خوش بود بخدا

زپوست مغز برآرم چه خوش بود بخدا

فکنده ام دل و جانرا بقلزم غم عشق

اگر دری بکف آرم چه خوش بود بخدا

کنم زخویش تهی خویشرا ازخود برهم

[...]

فیض کاشانی