×
        
        
    
                عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۹۰
از بس که بدیدم ز تو اسرار عجب
خون گشت دلم از چو تو دلدار عجب
بس کز همه عالمت بجستم شب و روز
تو خود همه عالمی زهی کار عجب!
                                ۲ بیت
                            
                            
                            اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۲۵ - عارفی که در صحرا به سردی هوا دچار شده به طلب آتش سوی ده میدوید
زانکه حیرانم درین کار عجب
واقفم گردان ز اسرار عجب
                                ۱ بیت
                            
                            
                            
 
                                