گنجور

ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۶۰

 

زهی گشوده ز طبع تو چشمه سار سخن

شکفته در چمن خاطرت بهار سخن

به گوش و گردن حوران فکر بر بسته

به رسم زیورشان دُرّ شاهوار سخن

پیاده ماند ز تو هر سخنور از پی آنک

[...]

ظهیر فاریابی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٣٠ - ایضاً له در مدح علاءالدین محمد

 

مرا که هست زبان تیغ آبدار سخن

گهر نما شد ازو در شاهوار سخن

رها نمیکند ایام ورنه بگشایم

بدستکاری فکرت گره ز کار سخن

مبارزان سخن چون صف جدال کنند

[...]

ابن یمین
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۱

 

برتر از خورشید شد کار سخن

شب ندارد روز بازار سخن

نارسائیهای انداز همه

از بلندیهای دیوار سخن

عرش کرسی می نهد در زیر پای

[...]

کلیم
 

حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۴۰ - در پاسخ کسی که برای او قصیده ای سروده، گفته است

 

ای به طبع تو افتخار سخن

قلمت آفریدگار سخن

از نم جویبار خامهٔ تو

تازه رویی کند بهار سخن

جز مدادت که رشحهٔ فیض است

[...]

حزین لاهیجی
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۲

 

ندیده صاحب معنی به روزگار سخن

غریب جز من افتاده در دیار سخن

زبان ز حرف بد و نیک آن چنان بستی

که گشته است عقیق تو مهردار سخن

چو چشم من به جمال تو گوش پارهٔ چرخ

[...]

سعیدا