گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۳

 

ما ره نشین مردم دیدار دوستیم

سختی کشیم، حیف که غمخوار دوستیم

هر دم خیال بازی و فکر کرشمهٔ

دشمن تراش خاطر و آزار دوستیم

ای نوحه سنج ناله بر زدی ز لب، که ما

[...]

عرفی