گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶۷

 

از دیار مردمی دیار در عالم نماند

آشنارویی به جز دیوار در عالم نماند

تیشه فولاد انگشت ندامت می گزد

حیف یک فرهاد شیرین کار در عالم نماند

هر کجا خاری است در پیراهن من می خلد

[...]

صائب تبریزی