گنجور

عطار » مختارنامه » باب سی‌ام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۶

 

گفتم: دل و جان در سر کارت کردم

هر چیز که داشتم نثارت کردم

گفتا: تو که باشی که کنی یا نکنی

کان من بودم که بیقرارت کردم

عطار