گنجور

عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۱۰۴

 

گفتم:‌جانا! عهد و قرارت این است

مینشمریم هیچ، شمارت این است

گفتا که تو شمعی همه شب زار بسوز

چون روز درآید همه کارت این است

عطار