گنجور

غالب دهلوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۹

 

بازی خور روزگار بودم همه عمر

از بخت امیدوار بودم همه عمر

بی مایه به فکر سود ماندم همه جا

بی وعده در انتظار بودم همه عمر

غالب دهلوی