گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۷

 

ز آهم خاطر منت گساران تازه می گردد

ز اشکم کینه مطلب حصاران تازه می گردد

به آتشپاره های داغ دل بیجا نمی نازم

به خون غلطم بهار لاله کاران تازه می گردد

به رنگ می هماغوش شکستن توبه ای دارم

[...]

اسیر شهرستانی