گنجور

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸

 

عاشقان را از جمالش، روز بازار امشب است

لیلة القدری که می‌گویند پندار امشب است

حلقه‌ها، بین بسته، جانها، گرد رخسارش چو زلف

قدسیان را نیز گویی روز بازار، امشب است

عاشقان! با بخت خود شب زنده دارید امشبی

[...]

سلمان ساوجی