گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۲۲

 

تا عشق هست ناله به فریاد می رسد

تا هست آتشی مدد باد می رسد

ای تیشه کامرانی خسرو ز حد گذشت

زورت همین به بازوی فرهاد می رسد؟

صائب تبریزی