×
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۴۴
غبار خط یارم توتیا در آستین دارم
به دامن نور بینایی جلا در آستین دارم
نیند این بسته چشمان لایق تشریف پیراهن
و گر نه بوی یوسف چون صبا در آستین دارم
به ظاهر در نظرها چون قلم گر خشک می آیم
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۶۳
خموشم چون قلم امّا، نوا در آستین دارم
نی شیون طرازم، ناله ها در آستین دارم
به سوز و ساز عشقم، شمع محفل می توان گفتن
که من هم گریه و هم خنده را در آستین دارم
تو می دانی که از مستی، چه خونها در دلم کردی
[...]