گنجور

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۶

 

بیمار تو شدم به عیادت نیامدی

سوی مرید خود به ارادت نیامدی

رنجوریم فزود چو در پرسشم قدم

رنجه نکردی و به عیادت نیامدی

گویند در ثواب عیادت عبادت است

[...]

جامی