گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲

 

میخانه ی ما چون طرب آبادِ بهار است

از برگ گلش خشت چو بنیادِ بهار است

گل کرد جنونم ز رگ و ریشه به صد رنگ

اینها همه از لطف تو ای باد بهار است!

آن مرغ که از صحبت گل خوی گرفته ست

[...]

سلیم تهرانی