گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۴

 

باز از شراب فتنه خرابم نمی کنی

در آتش کرشمه کبابم نمی کنی

صد شیشه گشت خالی و صد خُم به ته رسید

وز جرعه ای هنوز خرابم نمی کنی

صد پرسشم ز هر سر مو می کنی، ولی

[...]

عرفی