گنجور

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۳

 

هرکس به خاک میکده مست و خراب مُرد

آسوده از ثواب و خلاص از عذاب مرد

چشمی به دور دهر سیه کاسه سیر نیست

اسکندرش به حسرت یک جرعه آب مُرد

اوضاع زشت عالم دون دیدنی نبود

[...]

حزین لاهیجی