گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۹۷

 

زری که نقد جوانی است گم شد از کف عمر

در این سراچهٔ خاکی که دل خرابم ازو

به آب دیده نبینی که خاک می‌شویم

بدان طمع که زر عمر باز یابم ازو

خاقانی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۱

 

این چه چشسمت؟ که بی خوابم ازو

وین چه زلفست؟ که بی تابم ازو

این چه ابروست که با پشت دو تا

ساکن گوشه محرابم ازو؟

این چه مژگان درازست، که من

[...]

هلالی جغتایی