گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۸ - حسن دهلوی قُدِّسَ سِرّه

 

آن گِردِ حرم گردد و این گردِ خرابات

من گِردِ سرت گردم و جایی که تو باشی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۹ - حکیمی طبسی علیه الرّحمه

 

ماییم و پیر میکده و کنج دیر او

امید ما بدوست که داریم غیر او؟

صد بار بیش کشت و دگر کرد زنده‌ام

گویی علی است یار و حکیمی نصیر او

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۰ - خاقانی شیروانی

 

خاقانیا ز نان طلبی آبِ رخ مریز

کان حرص کابِ رخ برد آهنگ جان کند

آدم ز حرص گندم نان ناشده چه دید

با آدمی مطالبهٔ نان همی کند

بس مورکان به بردن نان ریزه‌ای ز راه

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۰ - خاقانی شیروانی

 

چون به یکی پاره پوست شهر توانی گرفت

غبن بود در دکان کوره و دم داشتن

همت و آنگه ز غیر برگ ونوا خواستن

عیسی و انگه به وام نیل و بقم داشتن

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۰ - خاقانی شیروانی

 

هان ای دل عبرت بین از دیده نگه کن هان

ایوان مداین را آیینهٔ عبرت دان

یک ره ز ره دجله منزل به مداین کن

وز دیده دوم دجله بر خاک مداین ران

از آتش حسرت بین بریان جگر دجله

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۰ - خاقانی شیروانی

 

خاقانی از حدیث زمانه زبان ببست

کز هرچه هست به ز زبان کوتهیش نیست

گیرم ز روی عقل همه زیر کیش هست

با کیدِ روزگار به جز ابلهیش نیست

هدهد ز آب زیر زمین آگه است لیک

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۰ - خاقانی شیروانی

 

صورت من همه او شد صفت من همه او

لاجرم کس من و ما نشنود اندر سخنم

نزنم هیچ دری تا که نگویند که کیست

چون بگویند مرا باید گفتن که منم

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۰ - خاقانی شیروانی

 

عشق بیفشرد پا بر نمطِ کبریا

برد به دستِ نخست هستی ما را زما

ما و شما را به نقد بی خودیی در خور است

زانکه نگنجد در او زحمتِ ما و شما

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۰ - خاقانی شیروانی

 

تو توسنی و رایض تو قول لااله

تو اعمی ای و قاید تو شرع مصطفا

به ترش و تلخ رضا ده بخوانِ گیتی بر

که نیشتر خوری ار بیشتر خوری حلوا

جهان به بوالعجبی تا کی‌ات نماید لعب

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۰ - خاقانی شیروانی

 

دل از تعلیم غم پیچد معاذاللّه که بگذارم

که غم پیر دبستان است و دل طفل دبستانی

چو آزادند درویشان ز آسیب گران باری

چو محتاجند سلطانان به اسباب جهانبانی

بدا سلطانیا کو را بود رنجِ دل آشوبی

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۰ - خاقانی شیروانی

 

مرا دل پیر تعلیم است و من طفل زبان دانش

دم تسلیم سر عشره سر زانو دبستانش

همه تلقینش آیاتی که خاموشی است تأویلش

همه تعلیمش اشکالی که نادانی است برهانش

نخست از من زبان بستد که طفل اندر نوآموزی

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۰ - خاقانی شیروانی

 

دهر سیه کاسه‌ایست ما همه مهمانِ او

بی نمکی تعبیه است در نمکِ خوانی او

گوهر خود را بدزد از بن صندوق او

یوسفِ خود را برآر از چَهِ زندانِ او

دل که کنون بیدقی است باش که فرزین شود

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۳ - خیال اصفهانی

 

از ازل تا به ابد بینش هر بینایی

همه یک بینش و در پردهٔ بینایی تست

جز تماشای جمالِ تو تماشایی نیست

هرکه حیرانِ جمالی است تماشایی تست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۴ - دوانی کازرونی طابَ ثَراهُ

 

قامت دلکش و رخسار دل افروز ترا

اهل عرفان شجر وآتش موسی خوانند

سخن از قد تو گفتم چو دوانی ز آنرو

سخنانم همه در عالم بالا خوانند

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۴ - دوانی کازرونی طابَ ثَراهُ

 

به نور فطرت خود می‌رویم در رهِ عشق

چراغِ خاطر دون همتان چه نور دهد

اگرچه فیض خدا شامل است یکسان نیست

نه هر جبل که تو بینی صدا چو طور دهد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۴ - دوانی کازرونی طابَ ثَراهُ

 

از توتامقصودچندان منزلی در پیش نیست

یک قدم بر هر دو عالم نه که گامی بیش نیست

معنیِ درویشی ارخواهی کمال نیستی است

هرکه راهستیِ خود باقی است اودرویش نیست

بندگی کن عشق راوزکفر ودین آزادباش

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۵ - داوود اصفهانی

 

بی تو از شعلهٔ آه دلِ دیوانهٔ ما

سیل دودی شد و برخاست ز ویرانهٔ ما

نگوید آنکه بداند چه گوید آنکه نداند

به حیرتم که سراغ وصالش از که بگیرم

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۶ - دوایی گیلانی علیه الرحمه

 

چهل سال هر روز عقل آزمود

که تعطیل روزیش روزی نبود

نه سر بی کله شد نه تن بی لباس

همان می‌طپد دل زهی ناسپاس

رضاقلی خان هدایت
 
 
۱
۶۶۳
۶۶۴
۶۶۵
۶۶۶
۶۶۷
۷۷۰