گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۱ - مختوم نیشابوری قُدِّسَ سِرُّه

 

ممتنع چیست هستی ناقص

واجب الذات کاملِ مطلق

جمع حق است و تفرقه باطل

جمع از تفرقه است با رونق

ور به عین الیقین نگاه کنی

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۱ - مختوم نیشابوری قُدِّسَ سِرُّه

 

تا نداند هیچ مفلس سِرّ قلاشانِ عشق

مفتی معنی سوادالوجه را روپوش کرد

در رهِ مردان حق نفی است کفراثبات شرک

دم مزن اینجا که حیرت عقل را مدهوش کرد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۱ - مختوم نیشابوری قُدِّسَ سِرُّه

 

ذاتست در خفا و صفات است در ظهور

بوده است در اصول و فروع است درنمود

اهل قیاس گم شده در نشاءِ حواس

جان‌های عارفان خدا همچو در شهود

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۱ - مختوم نیشابوری قُدِّسَ سِرُّه

 

وجودازعشق شد پیدا، زهی عشق جهان آرا

بدان،این رمز را پنهان مگوباهیچ کس عمدا

زعقل و نفس عشق آمد که اوحدوسط دارد

برو ختم ولادت شد که در ترکیب بد مبدا

وجود عقل والا تابش نور هویت دان

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۱ - مختوم نیشابوری قُدِّسَ سِرُّه

 

تا ظن نبری که من به خود موجودم

یا این ره خونخوار به خود پیمودم

این بود و نبود من ز بود او بود

من خود کیم و کجا بدم کی بودم

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۲ - نجم الدین خوارزمی قُدِّسَ سِرّه

 

هرکه ما را یار شد ایزد مر او را یار باد

وانکه ما را خوار دید از عمر برخوردار باد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۲ - نجم الدین خوارزمی قُدِّسَ سِرّه

 

خواجگان در زمان معزولی

همه شبلی و بایزید شوند

باز چون بر سرِ عمل آیند

همه چون شمر و چون یزید شوند

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۲ - نجم الدین خوارزمی قُدِّسَ سِرّه

 

گر یهودی قراضه‌ای دارد

خواجه‌ای نامدار و فرزانه است

وانکه دین دارد وندارد مال

گر همه بوعلی است دیوانه است

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۳ - نعمت اللّه کهسانی قُدِّسَ سِرُّهُ العَزیْزُ

 

گر به وجود ناظری، هر دو یکی است در وجود

ور به صفات مایلی، این دگر است و آن دگر

جام‌ومی‌اندجسم‌وجان،جام،می‌است،وجسم، جان

ورتونیابی این سخن تن دگر است و جان دگر

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۳ - نعمت اللّه کهسانی قُدِّسَ سِرُّهُ العَزیْزُ

 

حسن یکی و در نظر آینه صد هزار، دان

روح یکی و تن بسی باده یکی و جام صد

گر به صد آیینه یکی روی نمود صد نشد

نقش خیال اوست صد صدنشد و کدام صد

نام یکی اگر یکی صد نهد ای عزیز من

[...]

رضاقلی خان هدایت
 
 
۱
۶۴۵
۶۴۶
۶۴۷
۶۴۸
۶۴۹
۷۷۰