گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

بر ما چو وجود نیست ما را

چندان غم و رنج بی کران چیست

چون هست یقین که نیست جز تو

آوازهٔ این همه گمان چیست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

عشق بستان و خویشتن بفروش

که نکوتر ازین تجارت نیست

پر شد از دوست هر دو کون ولیک

سوی او زهرهٔ اشارت نیست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

برگذر ای دل غافل که جهان درگذر است

خود همه کارجهان رنج دل و دردسر است

خاکساری که به خواری به جهان ننگرد او

بر سرش خاک که از خاک بسی خوارتر است

جملهٔ زیر زمین گر به حقیقت نگری

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

وقت‌کوچ‌است الرحیل ای دل ازین جای خراب

تا ز حضرت سوی جانت ارجعی آید خطاب

گر چنان گردی جدا از خود که باید شد جدا

ذرّه‌ای گردد به پیش نور جانت آفتاب

تو چنان دانی که هستی با بزرگان هم عنان

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

دلا گر عاشقی از عشق بگذر

که تامشغول عشقی عشق بند است

اگردر عشق از عشقت خبر نیست

ترا این عشق عشق سودمند است

هر آن مستی که بشناسد سر از پا

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۳ - غزالی مشهدی

 

چون ردّ و قبولِ همه در پردهٔ غیب است

زنهار کسی را نکنی عیب که عیب است

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۳ - غزالی مشهدی

 

خاک دل آن روز که می‌بیختند

شبنمی از عشق بر او ریختند

دل که بدان رشحه غم اندود شد

بود کبابی که نمک سود شد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۳ - غزالی مشهدی

 

چرخ، فانوس خیال و عالمی حیران درو

مردمان چون صورت فانوس سرگردان در او

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۴ - غربتی لاهوری

 

آنچه ما زان جان و جانان دیده ودانسته‌ایم

بهر گفتن نیست بهر دیدن و دانستن است

مقیم کوی فنا بودنم از آن هوس است

که با تو شرکتِ من دروجود بی ادبی است

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۶ - فرید دهلوی قُدِّسَ سِرُّهُ

 

هر سحرگه بر درت سر می‌زنم

بر طریق دوستان در می‌زنم

همچو مرغ نیم بسمل پیشِ تو

در میان خاک و خون پر می‌زنم

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۷ - فقیر دهلوی عَلَیهِ الرَّحمةِ

 

در چشم کسی که صاحب عرفان است

واجب ظاهر به صورت امکان است

زان گونه که حرف و صوت خیزد ز نفس

پیدایی ما از نفس رحمان است

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۷ - فقیر دهلوی عَلَیهِ الرَّحمةِ

 

اثر از هستیم نگذاشت فکر آتشین خویی

زسامانم چه می‌پرسی سری مانده است و زانویی

رضاقلی خان هدایت
 
 
۱
۶۳۷
۶۳۸
۶۳۹
۶۴۰
۶۴۱
۷۷۰