صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۳۷
از رگ ابر هوا دسته سنبل شده است
از گل و لاله زمین یک طبق گل شده است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۳۸
باز سرمشق جنونم خط نازک رقمی است
که دو نیم است ز عشقش دل هر جا قلمی است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۳۹
هر چه جز حیرت دیدار بود نادانی است
لوح محفوظ همین مرتبه حیرانی است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۴۰
گرچه رخسار ترا آب طراوت کم نیست
اثر گریه ما هیچ کم از شبنم نیست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۴۱
عشق را چشم به سامان تن آسانی نیست
راحتی نیست که در جامه عریانی نیست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۴۲
از سرانجام عمارت خوشی از دلها رفت
وسعت از دست و دل خلق به منزلها رفت
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۴۳
به گریه جوهر بینش ز دیده ما ریخت
بهار عنبر ما در کنار دریا ریخت
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۴۴
چه غم اگر تهی از باده جام و شیشه ماست؟
که چشم پرفن ساقی هزار پیشه ماست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۴۵
چنان که مهر خموشی سپند آفتهاست
نفس درازی بیجا کمند آفتهاست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۴۶
دلم ربوده خط شکسته بسته اوست
که مومیایی دلها خط شکسته اوست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۴۷
چه سود ازین که کتبخانه جهان از توست؟
ز علم هر چه عمل می کنی به آن از توست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۴۸
دلیل راه توکل امید کوتاه است
عصا ز دست فکندن عصای این راه است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۴۹
خموش هر که شد از قیل و قال وارسته است
نمی زنند دری را که از برون بسته است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۵۰
پلنگ اگر چه ز خشم آتش فروخته ای است
نظر به گرمی خویت ستاره سوخته ای است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۵۱
هزار رنگ بلا در خمار میخواری است
گلی که رنگ شکستن ندیده هشیاری است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۵۲
گل سر سبد روزگار، خوش خویی است
کلید گنج سعادت گشاده ابرویی است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۵۳
چه شد که مجلس ما را ز شمع زیور نیست
بیاض گردن مینا ز صبح کمتر نیست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۵۴
به زور خرده جان را نگاه نتوان داشت
به مشت ریگ روان را نگاه نتوان داشت
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۵۵
یعقوب از فروغ جمال تو چشم باخت
یوسف تمام پیرهن خود فتیله ساخت
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۵۶
جایی مرو نخوانده که گر خانه خداست
چین جبین منع مهیا ز بوریاست