صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۶۴
نظر به عالم بالاست ما ضعیفان را
نهال بادیه و سبزهٔ بیابانیم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۶۵
چه فتاده است بر آییم چو یوسف از چاه؟
ما که خود را به زر قلب گران میدانیم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۶۶
چیدهایم از دو جهان دامن الفت چون سرو
هر که از ما گذرد آب روان میدانیم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۶۷
دارم عقیق صبر به زیر زبان خویش
مانند خضر، تشنهٔ آب بقا نیم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۶۸
دیوانهام ولیک بغیر از دو زلف یار
دیگر به هیچ سلسلهای آشنا نیم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۶۹
چون صبح، خنده با جگر چاک میزنیم
در موج خیز خون، نفس پاک میزنیم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۷۰
بیاض گردن او گر به دست ما افتد
چه بوسههای گلوسوز انتخاب کنیم!
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۷۱
دشمن خانگی آدم خاکی است زمین
خانهٔ دشمن خود را ز چه آباد کنیم؟
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۷۲
پیش ازان کز یکدگر ریزیم چون قصر حباب
خیز تا چون موجهٔ دریا وداع هم کنیم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۷۳
لذت نمانده است در آیندهٔ حیات
از عیشهای رفته دلی شاد میکنیم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۷۴
خضر با عمر ابد پوشیده جولان میکند
ما به این ده روزه عمر اظهار هستی میکنیم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۷۵
طاعت ما نیست غیر از شستن دست از جهان
گر نماز از ما نمیآید، وضویی میکنیم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۷۶
آن سوخته جانم که اگر چون شرر از خلق
در سنگ گریزم، بتوان یافت به بویم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۷۷
آن طفل یتیمم که شکسته است سبویم
از آب، همین گریهٔ تلخی است به جویم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۷۸
وفا و مردمی از روزگار دارم چشم
ببین ز سادهدلیها چه از که میجویم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۷۹
دیگران از دوری ظاهر اگر از دل روند
ما ز یاد همنشینان در مقابل میرویم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۸۰
سر ما در قدم دار فنا افتاده است
ما نه آنیم که بر دوش کسی بار شویم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۸۱
ما نه زان بیخبرانیم که هشیار شویم
یا به بانگ جرس قافله بیدار شویم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۸۲
همان از طاعت من بوی کیفیت نمیآید
اگر سجادهٔ خود در می گلفام میشویم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۲۸۳
ما را گزیده است ز بس تلخی خمار
از ترس، بوسه بر لب میگون نمیدهیم!