گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۶۴

 

همان به خاک برابر چو نور خورشیدم

اگرچه از همه آفاق بر سر آمده‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۶۵

 

چون قلم، شد تنگ بر من از سیه‌کاری جهان

نیست جز یک پشت ناخن، دستگاه خنده‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۶۶

 

بر زمین ناید ز شادی پای من چون گردباد

تا خس و خاشاک هستی را به هم پیچیده‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۶۷

 

از حریم قرب، چون سنگم به دور انداخته است

چون فلاخن هر که را بر گرد سر گردیده‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۶۸

 

سال‌ها در پرده دل خون خود را خورده‌ام

تا درین گلزار چون گل یک دهن خندیده‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۶۹

 

مرد مصاف در همه جا یافت می‌شود

در هیچ عرصه مرد تحمل ندیده‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۷۰

 

بر روی نازبالش گل تکیه می‌کند

عاشق به شوخ چشمی شبنم ندیده‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۷۱

 

حسن در زندان همان بر مسند فرماندهی است

من عزیز مصر را در وقت خواری دیده‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۷۲

 

از جور روزگار ندارم شکایتی

این گرگ را به قیمت یوسف خریده‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۷۳

 

از بس که بی گمان به در دل رسیده‌ام

باور نمی‌کنم که به منزل رسیده‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۷۴

 

دیدن یک روی آتشناک را صد دل کم است

من به یک دل، عاشق صد آتشین رخساره‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۷۵

 

غم به قدر غمگسار از آسمان نازل شود

زان غم من زود آخر شد که بی غمخواره‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۷۶

 

با گرانقدری سبک در دیده‌هایم چون نماز

با سبکروحی به خاطرها گران چون روزه‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۷۷

 

خشکسال زهد نم در جوی من نگذاشته است

تشنه یک هایهای گریه مستانه‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۷۸

 

سودای زلف، سلسله جنبان گفتگوست

کوته نمی‌شود به شنیدن فسانه‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۷۹

 

در مذاق من، شراب تلخ، آب زندگی است

شیشه چون خالی شد از من، پر شود پیمانه‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۸۰

 

نومید نیم از کرم پیر خرابات

در بحر شکسته‌ست سبو همچو حبابم

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۸۱

 

چشم گشایش از خلق، نبود به هیچ بابم

در بزم بیسوادان، لب بسته چون کتابم

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۸۲

 

محرمی نیست در آفاق به محرومی من

عین دریایم و سرگشته‌تر از گردابم

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۸۳

 

مکن ای شمع با من سرکشی، کز پاکدامانی

به یک خمیازه خشک از تو قانع همچو محرابم

صائب تبریزی
 
 
۱
۴۲۸
۴۲۹
۴۳۰
۴۳۱
۴۳۲
۷۷۰