صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۲۴
صحبت ناجنس، آتش را به فریاد آورد
آب در روغن چو باشد، میکند شیون چراغ
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۲۵
از ظلمت وجود که میبرد ره برون؟
گر شمع پیش پای نمیداشت نور عشق
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۲۶
حیف فرهاد که با آنهمه شیرینکاری
شد به خواب عدم از تلخی افسانهٔ عشق
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۲۷
گرچه افسانه بود باعث شیرینی خواب
خواب ما سوخت ز شیرینی افسانهٔ عشق
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۲۸
به زور عقل گذشتن ز خود میسر نیست
مگر بلند شود دست و تازیانهٔ عشق
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۲۹
پاکدامانی است باغ دلگشا آزاده را
یوسف بی جرم را از تنگی زندان چه باک؟
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۳۰
کشتی بیناخدا را بادبان لطف خداست
موج از خودرفته را از بحر بی پایان چه باک؟
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۳۱
تو فکر نامهٔ خود کن که میپرستان را
سیاه نامه نخواهد گذاشت گریهٔ تاک
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۳۲
در وصال از حسرت سرشار من دارد خبر
هر که رادر پای گل، از دست جام افتد به خاک
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۳۳
از طلوع و از غروب مهر روشن شد که چرخ
هر که رابرداشت صبح از خاک، شام افتد به خاک
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۳۴
غافل به ماندگان نظر از رفتگان کند
گر صد هزار خلق رود پیش ازو به خاک
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۳۵
از هجر شکوه با در و دیوار میکنم
چون داغ دیدهای که کند گفتگو به خاک
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۳۶
در زهد من نهفته بود رغبت شراب
چون نغمههای تر که بود در رباب خشک
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۳۷
عالم خاک از وجود تازه رویان مفلس است
بر نمیخیزد گل ابری ازین دریای خشک
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۳۸
بال و پر همند حریفان سست عهد
بو میرود به باد چو از گل پرید رنگ
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۳۹
در جام لاله و قدح گل غریب بود
در دور عارض تو به مصرف رسید رنگ
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۴۰
خندهٔ کبک از ترحم هایهای گریه شد
تا که رادر کوهسار عشق آمد پا به سنگ؟
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۴۱
همچنان در جستجوی رزق خود سرگشتهام
گرچه گشتم چون فلاخن قانع از دنیا به سنگ
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۴۲
نفس رسید به پایان و در قلمرو خاک
نیافتیم فضای نفس کشیدن دل
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۴۳
علاج کودک بدخو ز دایه میآید
کجاست عشق، که در ماندهام به چارهٔ دل