گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۶۴

 

یارب چه گل شکفته، که امروز در چمن

گلها به جای چشم، دهن باز کرده‌اند !

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۶۵

 

ایمن نیم ز سرزنش پای رهروان

کشت مرا به راهگذر سبز کرده‌اند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۶۶

 

نیست در روی زمین، یک کف زمین بی‌انقلاب

وقت آنان خوش که در زیر زمین خوابیده‌اند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۶۷

 

نیست چندان ره به ملک بیخودی از عارفان

تا برون از خویش می‌آیند، در میخانه‌اند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۶۸

 

برنمی دارد شراکت ملک تنگ بی‌غمی

زین سبب اطفال دایم دشمن دیوانه‌اند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۶۹

 

خامه‌ام، گفت و شنیدم به زبان دگری است

من چه دانم چه سخنها به زبانم دادند ؟

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۷۰

 

به چه تقصیر، چو آیینه روشن یارب

تخته مشق پریشان نفسانم کردند؟

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۷۱

 

مستی از شیشه و پیمانه خالی کردند

ساده لوحان که در کعبه و بتخانه زدند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۷۲

 

کی در تن خاکی دل آگاه گذارند؟

یوسف نه عزیزی است که در چاه گذارند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۷۳

 

بردار نقاب ای صنم از حسن خداداد

تا کعبه روان روی به بتخانه گذارند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۷۴

 

رمزی است ز پاس ادب عشق، که مرغان

شب نوبت پرواز به پروانه گذارند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۷۵

 

درآمدم چو به مجلس، سپند جای نمود

ستاره سوختگان قدردان یکدگرند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۷۶

 

ز رفتگان ره دشوار مرگ شد آسان

گذشتگان پل این سیل خانه پردازند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۷۷

 

طی شد ایام جوانی از بناگوش سفید

شب شود کوتاه، چون صبح از دو جانب سر زند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۷۸

 

یک صبحدم به طرف گلستان گذشته‌ای

شبنم هنوز بر رخ گل آب می‌زند!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۷۹

 

نه ماه فلک سیرم و نه مهر جهانتاب

تا بوسهٔ من بر لب بام تو نویسند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۸۰

 

از دست رود خامه چو نام تو نویسند

پرواز کند دل چو پیام تو نویسند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۸۱

 

ز رفتن دگران خوشدلی، ازین غافل

که موجها همه با یکدیگر هم آغوشند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۸۲

 

طمع ز اختر دولت مدار یکرنگی

که هر چه سبز کند آفتاب، زرد کند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۸۳

 

شحنهٔ دیده وری کو، که درین فصل بهار

هر که دیوانه نگشته است به زنجیر کند!

صائب تبریزی
 
 
۱
۴۱۳
۴۱۴
۴۱۵
۴۱۶
۴۱۷
۷۷۰