گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۴۴

 

زین گلستان که به رنگینی آن مغروری

مشت خاکی به تو ای باد سحر خواهد ماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۴۵

 

زینهمه لاله بی داغ که در گلزارست

داغ افسوس بر اوراق جگر خواهد ماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۴۶

 

رفت ایام شباب و خارخار او نرفت

مشت خاشاکی ز سیل نو بهاران باز ماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۴۷

 

عاقبت در سینه‌ام دل از تپیدن باز ماند

بس که پر زد در قفس این مرغ از پرواز ماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۴۸

 

از جوانی نیست غیر از آه حسرت در دلم

نقش پایی چند ازان طاوس زرین بال ماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۴۹

 

ز خوشه چینی این چهره‌های گندم گون

سفید را به نظر یک جو اعتبار نماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۵۰

 

خزان رسید و گل افشانی بهار نماند

به دست بوسه فریب چمن، نگار نماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۵۱

 

معاشران سبکسیر از جهان رفتند

بغیر آب روان هیچ کس به باغ نماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۵۲

 

چه سیل بود که از کوهسار حادثه ریخت ؟

که در فضای زمین، گوشهٔ فراغ نماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۵۳

 

از پشیمانی سخن در عهد پیری می‌زنم

لب به دندان می‌گزم اکنون که دندانم نماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۵۴

 

به صد خون جگر دل را صفا دادم، ندانستم

که چون آیینه روشن شد، به روشنگر نمی‌ماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۵۵

 

گلوی خویش عبث پاره می‌کند بلبل

چو گل شکفته شود، در چمن نمی‌ماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۵۶

 

بازیچهٔ نسیم خزانند لاله‌ها

دامن اگر به دامن کهسار بسته‌اند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۵۷

 

از صدر تا رسندبزرگان به آستان

از عالم آستانه نشینان گذشته‌اند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۵۸

 

سر مپیچ از سنگ طفلان چون درخت میوه‌دار

کز برای دیگران این برگ و بارت داده‌اند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۵۹

 

در گشاد غنچهٔ دلهای خونین صرف کن

این دم گرمی که چون باد بهارت داده‌اند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۶۰

 

عشق بالادست و جان بیقرارم داده‌اند

ساغر لبریز و دست رعشه دارم داده‌اند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۶۱

 

نومید نیستم ز ترازوی عدل حق

زان سر دهند هر چه ازین سر نداده‌اند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۶۲

 

بر زمین ناید ز شادی پای ما چون گردباد

تا لباس خاکساری در بر ما کرده‌اند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۶۳

 

ماطوطیان مصر شکرخیز غربتیم

ما را ز شیر صبح وطن باز کرده‌اند

صائب تبریزی
 
 
۱
۴۱۲
۴۱۳
۴۱۴
۴۱۵
۴۱۶
۷۷۰