گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۶۴

 

مادر خاک به فرزند نمی‌پردازد

روی در منزل و ماوای پدر باید کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۶۵

 

بر جبهه‌اش غبار خجالت نشسته باد!

سیلی که بر خرابه من ترکتاز کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۶۶

 

مست خیال را به وصال احتیاج نیست

بوی گلم ز صحبت گل بی نیاز کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۶۷

 

شیرازهٔ بهار تماشا گسسته بود

تا مرغ پر شکستهٔ ما فکر بال کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۶۸

 

گل کرد چون شفق ز گریبان و دامنش

چندان که چرخ خون مرا پایمال کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۶۹

 

ز آب من جگر تشنه‌ای نشد سیراب

چه سود ازین که فلک لعل آبدارم کرد؟

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۷۰

 

مرا به حال خود ای عشق بیش ازین مگذار

که بی غمی یکی از اهل روزگارم کرد!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۷۱

 

علاج غم به می خوشگوار نتوان کرد

به آب، آینه را بی غبار نتوان کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۷۲

 

مصیبت دگرست این که مرده دل را

چو مرده تن خاکی به گور نتوان کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۷۳

 

اینقدر کز تو دلی چند بود شاد، بس است

زندگانی به مراد همه کس نتوان کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۷۴

 

چون ماه درین دایره هر چند تمامم

از پهلوی خویش است مدارم چه توان کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۷۵

 

شوریده تر از سیل بهارم چه توان کرد

در هیچ زمین نیست قرارم چه توان کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۷۶

 

شیرازه نگیرد به خود اوراق حواسم

بر هم زدهٔ زلف نگارم چه توان کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۷۷

 

رنگها در روز روشن می‌نماید خویش را

از سیه کاری مرا موی سفید آگاه کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۷۸

 

صفحهٔ روی ترا دید و ورق برگرداند

ساده لوحی که به من دوش نصیحت می‌کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۷۹

 

به بلبلان چمن ای گل آن‌چنان‌سر کن

که در بهار سر از خاک برتوانی کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۸۰

 

فغان که کاسهٔ زرین بی نیازی را

گرسنه چشمی ما کاسه گدایی کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۸۱

 

بهوش باش دلی را به سهو نخراشی

به ناخنی که توانی گره گشایی کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۸۲

 

درین دو هفته که ما برقرار خود بودیم

هزار دولت ناپایدار رفت به گرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۸۳

 

کجاست تیشه فرهاد و مرگ دست‌آموز؟

که ماند کوه غم و غمگسار رفت به گرد

صائب تبریزی
 
 
۱
۴۰۸
۴۰۹
۴۱۰
۴۱۱
۴۱۲
۷۷۰