گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۲۴

 

عزیزی هر که را در مصر هستی از سفر آید

مراداغ دل گم گشته از نو تازه می‌گردد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۲۵

 

مرا گر خنده‌ای چون غنچه در سالی شود روزی

به لب تا از ته دل می‌رسد، خمیازه می‌گردد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۲۶

 

هزار حیف که در دودمان عشق نماند

کسی که خانهٔ زنجیر را بپا دارد!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۲۷

 

ندیدم یک نفس راحت ز حس ظاهر و باطن

چه آسایش در آن کشور که ده فرمانروا دارد؟

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۲۸

 

کجاست عالم تجرید، تا برون آیم

ازین خرابه که یک بام وصد هوا دارد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۲۹

 

درین میخانه از خاکی نهادان، چون سبوی می

که بار دوش می‌گردد که بار از دوش بردارد؟

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۳۰

 

ندیدم روز خوش تا رفت دامان دل از دستم

که در غربت بود، هر کس عزیزی در سفر دارد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۳۱

 

می‌شوم چون تهی از باده، به سر می‌غلتم

همچو خم بر سر پا زور شرابم دارد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۳۲

 

نمی‌گردد به خاطر هیچ کس را فکر برگشتن

چه خاک دلنشین است این که صحرای عدم دارد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۳۳

 

کدام روز که صد بت نمی‌تراشد دل ؟

خوشا حضور بر همن که یک صنم دارد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۳۴

 

به جان رساند مرا داغ دوستان دیدن

چه دلخوشی خضر از عمر جاودان دارد؟

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۳۵

 

ز درد خویش ندارم خبر، همین دانم

که هر چه جز دل خود می‌خورم زیان دارد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۳۶

 

فغان که آینه رخسار من نمی‌داند

که آشنایی تردامنان زیان دارد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۳۷

 

دل راه در آن زلف گرهگیر ندارد

دیوانهٔ ما طالع زنجیر ندارد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۳۸

 

اندیشه تکلیف در اقلیم جنون نیست

در کوچهٔ زنجیر عسس راه ندارد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۳۹

 

میان خوف و رجا حالتی است عارف را

که خنده در دهن و گریه درگلو دارد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۴۰

 

مرا سرگشتگی نگذاشت بر زانو گذارم سر

خوشا منصور کز دار فنا سر منزلی دارد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۴۱

 

قدم به چشم من خاکسار نگذارد

ز ناز پا به زمین آن نگار نگذارد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۴۲

 

بزرگ اوست که بر خاک همچو سایهٔ ابر

چنان رود که دل مور را نیازارد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۴۳

 

حضور قلب بود شرط در ادای نماز

حضور خلق ترا در نماز می‌آرد

صائب تبریزی
 
 
۱
۴۰۶
۴۰۷
۴۰۸
۴۰۹
۴۱۰
۷۷۰