صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۸۴
جوی شیر از جگرِ سنگ بُریدن، سهل است
هرکه بر پای هوس تیشه زند، کوهکَن است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۸۵
سیل درماندهٔ کوتاهی دیوار من است
بی سرانجامی من خانه نگهدار من است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۸۶
دوستان آینهٔ صورت احوال همند
من خراب توام و چشم تو بیمار من است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۸۷
از خون چو داغ لاله حصار دل من است
هر جا که بوی خون شنوی منزل من است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۸۸
با پاکدامنان نظری هست حسن را
تا آفتاب سرزده، در خانه من است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۸۹
نالهٔ مظلوم در ظالم سرایت میکند
زین سبب در خانهٔ زنجیر دایم شیون است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۹۰
درین دو هفته که مهمان این چمن شدهای
به خنده لب مگشا، روزگار گلچین است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۹۱
خزان ز غنچهٔ تصویر، راست میگذرد
همیشه جمع بود خاطری که غمگین است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۹۲
به قرب گلعذاران دل مبندید
وصیت نامه شبنم همین است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۹۳
غربت مپسندید که افتید به زندان
بیرون ز وطن پا مگذارید که چاه است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۹۴
تیره بختیهای ما از پستی اقبال نیست
از بلندی شمع ما پرتو به دور انداخته است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۹۵
بر حُسنِ زودسِیرِ بهار، اعتماد نیست
شبنم، به روی گُل، به امانت نشسته است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۹۶
از حال دل مپرس که با اهل عقل چیست
دیوانهای میانهٔ طفلان نشسته است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۹۷
خواهد ثواب بت شکنان یافت روز حشر
سنگین دلی که توبهٔ مارا شکسته است!
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۹۸
پیوسته است سلسلهی موجها به هم
خود را شکسته، هرکه دلِ ما شکسته است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۹۹
غافل مشو ز پاس دل بیقرار ما
کاین مرغ پرشکسته قفسها شکسته است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۰۰
جام شراب، مرهم دلهای خسته است
خورشید، مومیایی ماه شکسته است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۰۱
صد بیابان در میان دارند از بی نسبتی
گر به ظاهر کوه با صحرا به هم پیوسته است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۰۲
خنده بیجاست برق گریهٔ بی اختیار
اشک تلخ و قهقه مینا به هم پیوسته است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۰۳
جز روی او که در عرق شرم غوطه زد
یک برگ گل هزار نگهبان نداشته است