گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۰۴

 

فروغ صحبت روشندلان غنیمت دان

پیاله گیر که شبگیر می‌کند مهتاب

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۰۵

 

ایمنی جستم ز ویرانی، ندانستم که چرخ

گنج خواهد خواست جای باج ازین ملک خراب

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۰۶

 

شاه و گدا، به دیده‌ی دریادِلان، یکی است

پوشیده است، پَست و بلندِ زمین، در آب

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۰۷

 

از چشم نیم‌مست تو با یک جهان شراب

ما صلح می‌کنیم به یک سرمه دان شراب !

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۰۸

 

من در حجاب عشقم و او در نقاب شرم

ای وای اگر قدم ننهد در میان شراب

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۰۹

 

به احتیاط ز دست خضر پیاله بگیر

مباد آب حیاتت دهد به جای شراب !

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۱۰

 

مجوی در سفر بیخودی مقام از من

که در محیط، کمر باز می‌کند سیلاب

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۱۱

 

بُوَد زِ وضعِ جهان، های‌هایِ گریه‌ی من

زِ سَنگ‌لاخ، فغان ساز می‌کند، سِیل‌آب

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۱۲

 

من آن شکسته بنایم درین خراب آباد

که در خرابی من ناز می‌کند سیلاب

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۱۳

 

اهلِ همّت را، مکرّر دردِسَر دادن، خطاست

آرزوی هر دو عالَم را، از او، یک‌جا طلب!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۱۴

 

آبرو در پیش ساغر ریختن دون‌همتی است

گردنی کج می‌کنی، باری می از مینا طلب

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۱۵

 

معیارِ دوستانِ دَغَل، روزِ حاجت است

قرضی، به‌رَسمِ تجربه، از دوستان طلب

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۱۶

 

خاکیان پاک طینت، دانهٔ یک سبحه‌اند

هرکه یک دل را نوازش کرد، عالَم را نواخت

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۱۷

 

واسوختگی شیوهٔ ما نیست، و گرنه

از یک سخن سرد، دل ناز توان سوخت

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۱۸

 

خودنمایی نیست کار خاکساران، ور نه من

مشت خونی می‌توانستم به پای دار ریخت

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۱۹

 

بس که گشتم مضطرب از لطف بی‌اندازه‌اش

تا به لب بردن، تمام این ساغر سرشار ریخت

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۲۰

 

صد عُقده، زهدِ خُشک، به کارم فِکَنده بود

ذکرش به‌خیر باد، که تسبیحِ من، گُسیخت!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۲۱

 

دست بر هر چه فشاندم به رگ جان آویخت

دامن از هر چه کشیدم به گریبان آویخت

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۲۲

 

گفتم از وادی غفلت قدمی بردارم

کوهم از پای گرانخواب به دامان آویخت

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۲۳

 

همین نه خانهٔ ما در گذار سیلاب است

بنای زندگی خضر نیز بر آب است

صائب تبریزی
 
 
۱
۳۹۰
۳۹۱
۳۹۲
۳۹۳
۳۹۴
۷۷۰