صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۶۴
دل چو رو گَردانْد، بَرگرداندنِ او مشکل است
رویِ دل تا بَرنَگَردیدهست، بَرگَردان مَرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۶۵
شور و غوغا نَبُوَد در سَفَرِ اهلِ نظر
نیست آوازِ دَرا، قافلهی شبنم را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۶۶
حِرصی که داشتم به شِکارِ پَریرُخان
چون باز، بیش شد ز نظردوختن، مَرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۶۷
در بیابانی که از نقش قدم بیش است چاه
با دو چشم بسته میباید سفر کردن مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۶۸
با چُنین سامانِ حُسن، ای غنچهلب، انصاف نیست
از برای بوسهای خون در جِگر کَردن، مَرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۶۹
صورتِ حالِ جهان زَنگیّ و من آیینهام
جُز کُدورت نیست حاصل از دلِ روشن، مَرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۷۰
خون هزار بوسه به دل جوش میزند
از دیدن حنای کف پای او مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۷۱
خضر آورد برون ز سیاهی گلیم خویش
ای عقل واگذار به سودای او مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۷۲
میداشت کاش حوصلهٔ یک نگاه دور
شوقی که میبرد به تماشای او مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۷۳
صد کاسه خون اگر چه کشیدم درین چمن
زردی نرفت چون گل رعنا ز رو مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۷۴
چو گردباد به سرگشتگی برآمدهام
نمیرود دل گمره به هیچ راه مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۷۵
هزار لطف طمع داشتم ز سادهدلی
نکرد چشم تو ممنون به یک نگاه مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۷۶
آشنایی به کسی نیست درین خانه مرا
نظر از جمع به شمع است چو پروانه مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۷۷
کو عشق تا به هم شکند هستی مرا
ظاهر کند به عالمیان پستی مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۷۸
تا آتش از دلم نکشد شعله چون چنار
باور نمیکنند تهیدستی مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۷۹
چون فلاخن کز وصال سنگ دستافشان شود
میدهد رطل گران از غم سبکباری مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۸۰
با دل بی آرزو، بر دل گرانم یار را
آه اگر میبود در خاطر تمنایی مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۸۱
غم عالم فراوان است و من یک غنچهدل دارم
چسان در شیشهٔ ساعت کنم ریگ بیابان را؟
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۸۲
اگر تو دامن خود را به دست ما ندهی
ز دست ما نگرفته است کس گریبان را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۸۳
چنان شد عام در ایام ما ذوق گرفتاری
که آزادی کند دلگیر، اطفال دبستان را