گنجور

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

برخاطرم غباری ننشیند از جفایش

آئینه ی محبت، زنگار برنتابد

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

قطع امید من کند دم بدم از وصال خود

تا نکنم دل حزین شاد به انتظار هم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

ای اهل شوق وقت گریبان دریدن است

دست مرا به سوی گریبان که می برد؟

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

به گرد خاطرم ای خوشدلی، چه می گذری

کدام روز مرا با تو آشنائی بود؟

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

مردم از محرومی و شادم که نومید از تو ساخت

تلخی جان کندنم امیدواران شما

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

گرد سر میگردم امشب شمع این کاشانه را

تا بیاموزم طریق سوختن پروانه را

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

به عاشقان جگر چاک چون رسی اهلی؟

به یک دو چاک که در جیب پیرهن کردی

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

ساکنان سر کوی تو نباشند به هوش

کآن زمینی است که از وی همه مجنون خیزد

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

هزار جهد بکردم که سرّ عشق بپوشم

نبود بر سر آتش میسّرم که نجوشم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

بگذشت بهار و وا نشد دل

این غنچه مگر شکفتنی نیست؟

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

غم زمانه خورم یا فراق یار کشم

به طاقتی که ندارم، کدام بار کشم؟

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

ز شورانگیز خالی گشته حاصل دانه اشکم

که مرغ وصل هرگز گرد دام من نمی‌گردد

چنان زهر فراقی ریختی در ساغر جانم

که مرگ از تلخی آن گرد جان من نمی‌گردد

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

تلخ باشد زهر مرگ اما به شیرینی هنوز

می‌تواند تلخی هجران ز کام من برد

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

زنده در عشق چه سان بود نصیبی، مجنون

عشق آن روز مگر این همه دشوار نبود؟

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

شبها تو خفته، من به دعا کز تو دورباد

آه کسان که بهر تو در خون نشسته اند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

نصیبم گشته چندان تلخکامی بعد هر کامی

که ممنونم ز گردون گر به کام من نمی گردد

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

وای به روزگار من در تو اگر اثر کند

ناله و آه نیم شب، گریه صبحگاهیم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

عشق آمد و صبر از دل دیوانه برون رفت

صد شکر که بیگانه از این خانه برون رفت

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

یکسر مو دلت سفید نگشت

هیچ مو در تنت سیاه نماند

ای حسن توبه آن گهی کردی

که تو را قوت گناه نماند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

ای غایب از دو دیده چنان در دل منی

کز لب گشودنت به من آزار می‌رسد

شیخ بهایی
 
 
۱
۳۵۵
۳۵۶
۳۵۷
۳۵۸
۳۵۹
۷۷۰