گنجور

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۳ - رساله اوصاف شعرا

 

زبهر زیب سر قبر صوف دستاری

به از متاع دعا و اثاث فاتحه نیست

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۳ - رساله اوصاف شعرا

 

والای زرد بنما تاز آستین جامه

قاروره ات ببیند ابیاره طبیبی

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۳ - رساله اوصاف شعرا

 

بعرض و طول کتان لاف اگر زند برتنگ

بگو درآی که اینک گزست و این میدان

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۳ - رساله اوصاف شعرا

 

چه جامه برقد اوصافشان برم کآمد

زدرزو دوز چنین سوزنی فکر افکار

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۳ - رساله اوصاف شعرا

 

روم بحجره خیاط عاشقان فردا

من دراز قبا با هزار گز سودا

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۳ - رساله اوصاف شعرا

 

سرآمدار چه که والای آل شد بمثال

و لیکن تافته قرمزیست سید آل

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۴ - قصه دزد رخت را بشنو

 

بیک ناتراشیده در مجلسی

برنجددل هوشمندان بسی

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۴ - قصه دزد رخت را بشنو

 

بسعی و رنج متاعی کسی بدست آرد

دگر کس آید و بیسعی و رنج بردارد

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۴ - قصه دزد رخت را بشنو

 

اینچنین کارهاش پیش آید

هر کسی را که بخت برکردد

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۴ - قصه دزد رخت را بشنو

 

چنان دزدی که او چیزی که دزدید

زخود آنچیز را دیگر بدزدد

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۴ - قصه دزد رخت را بشنو

 

درزیش درزی معنی و خرد استادست

رنگرز دست خیالست و تفکر قصار

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۴ - قصه دزد رخت را بشنو

 

زپیر خرقه شنیدم که شادی اعدا

هزار بار زنقصان مال هست بتر

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۴ - قصه دزد رخت را بشنو

 

هان مهل قاری که دزدند از تو شعر البسه

پاسبان خویش باش و کرد رخت خویش کرد

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۵ - مکتوبی که صوف با صفوت باطلس بانصرت بخط ابیاری قلمی فرموده در لباس صاحب البسه

 

مخقی خورد چشم بر قدمن

نرسانید جامه هموار

همچو ابنای روزگار او نیز

تنک چشمی خویش کرد اظهار

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۶ - عرضه داشتی که جناب زیبا علیا جهت وظیفه کرده

 

بود که صدر نشینان کوی در در جیب

نظر کنند بافتاده کفش صف نعال

بذیل جامه عمرت سجیف سرمد باد

بدرز آن عدد بخیهای او مه و سال

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۶ - عرضه داشتی که جناب زیبا علیا جهت وظیفه کرده

 

مرا ببستر اکر چه لت کتان انداخت

زروی صوف نظر بر نمیتوان انداخت

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » چند رساله » کتاب آرایش‌نامه

 

صوف ارچه شود کهنه دوزند کلاه ازوی

دیباچه شود کهنه پاتاوه نخواهد شد

نظام قاری
 
 
۱
۲۸۶
۲۸۷
۲۸۸
۲۸۹
۲۹۰
۷۷۰