گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۶۰

 

بوهریره داشت انبانی ز نان

عشق را با نان و با انبان چه کار

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۶۱

 

بی شما عمر ما شده بر باد

عمر ما رفت عمر یاران باد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۶۲

 

بیا ای ترک سر مست سر آیی

اگر افتی چو ما خوش بر سر آیی

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۶۳

 

بی ‌رنگ به نیرنگ ترا رنگی داد

خوش باش که او داده خود نستاند

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۶۴

 

بی مظاهر ظهور مظهر نیست

گرچه در عقل هست ظاهر نیست

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۶۵

 

بی واسطه این علم گر آموخته‌ای

گنجی ز معانی خوش اندوخته‌ای

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۶۶

 

پادشاهی گر همی خواهی از او

بندگی کن بندگی کن بندگی

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۶۷

 

پادشه روح است و ملکش چون بدن

یا رب این جان و بدن جاوید باد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۶۸

 

پاک باش و پاک باز و پاک نوش

ساغر پاکی بگیر و پاک توش

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۶۹

 

پاک شو تا قبول او گردی

چون شدی پاک خوش نکو گردی

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۰

 

پیر رندانم بیا ای نوجوان

یاد گیر از من که آن ورزیده‌ام

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۱

 

پیرهن و یوسف و بو می ‌رسد

در عقبش نیز خود او می ‌رسد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۲

 

تا تو خود را تمام نشناسی

خواجه را از غلام نشناسی

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۳

 

تا توانی دلی به دست آور

این چنین حاصلی به دست آور

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۴

 

تافته خوش آفتابی بر همه

گر ببیند ور نبیند بر همه

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۵

 

تو را چکار که در سفره چیست یا ز کجاست

بخور ز روی ارادت که نعمت‌اللّه است

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۶

 

ترازو گر نداری تو ، تو را زوره زند هر کس

کسی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۷

 

ترشروئی و دیگر تلخ گوئی

دلی سخت و کفی در بخل محکم

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۸

 

تن فدا کن که در جهان سخن

جان شود زنده چون بمیرد تن

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۷۹

 

جام بی می بگو چه باشد هیچ

رند بی وی بگو چه باشد هیچ

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
۱
۲۵۵
۲۵۶
۲۵۷
۲۵۸
۲۵۹
۷۷۰